خاکسترگون شدن (بِ صِ شُ دَ) به رنگ خاکستری درآمدن. خاکستری رنگ شدن. ارمداد. اربداد. (اقرب الموارد). اغبساس. (اقرب الموارد) (المنجد). اغبیساس. (اقرب الموارد) ادامه... به رنگ خاکستری درآمدن. خاکستری رنگ شدن. اِرمِداد. اِربِداد. (اقرب الموارد). اغبساس. (اقرب الموارد) (المنجد). اغبیساس. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا